«خطای قدرت سیاسی» درباره سردار سلیمانی به روایت بیژن عبدالکریمی
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۴۴۲۱۲
یک استاد فلسفه با بیان اینکه خطایی که توسط قدرت سیاسی انجام شد این است که «سردار سلیمانی» را مال خود کرد، به طوری که گویی او متعلق به یک جریان سیاسی خاص است، گفت: سردار سلیمانی متعلق به هیچ جناح سیاسی نیست بلکه او یکی از فرزندان سلحشور این کشور است.
دکتر بیژن عبدالکریمی اظهار کرد: در ابتدا باید یک انتقاد کلی به جامعه کنم چراکه در جامعه ما همه چیز به شدت سیاسی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این استاد فلسفه با بیان اینکه باید اصول و معیارهایی نظیر اصل عدالت وجود داشه باشد تا افراد و جریانات بر اساس آن اصول و معیارها شناخته شوند، توضیح داد: درواقع ما جریانات را با عدالت میسنجیم اما عدالت را با جریانات نمیسنجیم. درواقع باید همیشه حقایق متعالی و استعلایی وجود داشته باشد.
وی معتقد است که «سنجیدن ارزشها بر اساس جریانات سیاسی» خطایی است که در جامعه ما توسط اکثر قریب به اتفاق جریانات سیاسی و اجتماعی به شدت انجام میشود، حال آنکه این امر برای جامعه بسیار خطرناک است چراکه نهایتا منجر به افزایش شکافهای اجتماعی میشود و در این شرایط افراد ارزشهای مشترکی با یکدیگر نخواهند داشت که بتوانند پیرامون آنها با یکدیگر گفتوگو کنند.
عبدالکریمی با عنوان اینکه خطایی که توسط قدرت سیاسی انجام شد این است که سردار سلیمانی را مال خود کرد، ادامه داد: یعنی گویی سردار سلیمانی متعلق به یک جریان سیاسی خاص است درحالی که هیچ کس حق ندارد او را مصادره کند و چون قدرت سیاسی سردار سلیمانی را به عنوان یک قهرمان و سردار ملی و سرباز وطن که جانش را در راه ایران و دفاع از مرزهای ایران گذاشت مال خود کرد، جریاناتی که در موضع مخالفت و نقادی این قدرت سیاسی حاکم بودند نیز ارزشهای سردار سلیمانی را مورد انکار قرار دادند تا آنجا که حتی ناآگاهانه و نابخردانه او را تروریست دانستند و یا او را یک سرباز در جهت بسط هلال شیعی دانستند در حالی که اینها تعابیر نادرستی است.
این استاد فلسفه افزود: سردار سلیمانی متعلق به هیچ جناح سیاسی نیست. او فرزند این کشور است و بیش از هرچیز برای ایران و دفاع از مرزهای این کشور جان خود را گذاشته است. او معتقد بود وقتی از مرزهای این کشور دفاع میکند درواقع از همه فرزندان این کشور دفاع میکند، او فقط خواهان دفاع از مرزهای کشور برای دختران با حجاب نبود بلکه دختران بی حجاب را نیز فرزندان این کشور میدانست.
وی در بخش دیگر سخنان خود با بیان اینکه ما طی این ۴۳ سال وجود «دیگری» را در کشور نادیده گرفتیم، خاطر نشان کرد: در طول این سالها قدرت سیاسی و گفتمان انقلاب وجود دیگری را نادیده گرفته است. قدرت سیاسی درک نکرده است که ما در ایران با یک ملت متکثر و دوقطبی مواجهایم. در این کشور تکثرهای قومی و مذهبی و شیوه زیست متعدد و متکثر وجود دارد. قدرت سیاسی فقط بر روی مقوله وحدت تکیه دارد در حالی که مقوله کثرت نیز مهم است. از سوی دیگر بسیاری از اپوزیسیونها بر روی کثرت دست میگذارند و مقوله وحدت را نادیده میگیرند. ما نیازمند ایدههایی هستیم که به ما در نیل به «وحدت در کثرت» و «کثرت در وحدت» کمک کنند.
عبدالکریمی با بیان اینکه در حال حاضر شخصیتهایی مثل سردار سلیمانی وجود ندارند تا در جهت وحدت بخشی به ملت کمکی کنند، تاکید کرد: آنچنان که تشییع جنازه این سردار نیز نشان داد مردم صرف نظر از جریانات سیاسی به این سردار احترام گذاشتند و این امر نشان داد مردم می توانند تشخیص دهند این سرباز وطن جانش را برای وطن گذاشته است. با این حال متاسفانه باز گفتمان انقلاب و حاکمیت خواست او را مصادره کند و این رویهای غلط است که همیشه انجام شده و شهدای این ملت مشخصا توسط یک جریان مصادره شده است.
این استاد فلسفه در عین حال یاد آور شد: نمی توان در زمینی بازی کرد که خط کشی نشده است، ما باید خطوطی را ترسیم کنیم و خطوطی که ترسیم میکنیم باید مورد پذیرش عام باشد. باید بتوانیم حول حفظ استقلال ایران، عدم تجزیه ایران و حفظ منافع ملی کشور با سلایق و گرایشات گوناگون وحدت ببخشیم.
وی در پایان سخنان خود توصیه کرد: باید وجود دیگری را به رسمیت بشناسیم و هر دو قطب اجتماعی جامعه ما باید وجود قطب مقابل را به رسمیت بشناسند. هر یک از دو قطب اجتماعی باید بپذیرند که افرادی در این جامعه هستند که شیوه زیست آنها متفاوت است. ما چارهای جز وفاق ملی و گفتوگو نداریم. امنیت ملی ما در پرتو گفتوگو و همدلی ما است اما متاسفانه گروهی در جامعه هستند که حتی من فکر میکنم نفوذی باشند چراکه نمیخواهند این کشور روی صلح و آرامش و وفاق را ببیند چراکه با اقدامات و سخنهایی جاهلانه و مقرضانه بنزین بر روی آتش میریزند.
کد خبر 1713994منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سردار سلیمانی اصلاح طلبان اصولگرایان اپوزیسیون مهسا امینی تجمعات اعتراضی بیژن عبدالکریمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیروی قدس سردار سلیمانی استاد فلسفه قدرت سیاسی جامعه ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۴۴۲۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخی به درخواست یک روزنامه در مورد کاظم صدیقی/ توصیه به «برخورد مؤمنانه» زمانی اعتباری داشت/ اکنون آنکه توصیه میکند، بیشتر به چوپان دروغگو میماند!
به گزارش جماران؛ محمد فاضلی، جامعه شناس در کانال تلگرامی خود نوشت:
ماجرای واعظی که جلوه بر منبر میکند و شواهد زمین ازگل نشان میدهد که در خلوت آن کار دیگر میکرده، حامیانش را بر آن داشته که شهروندان را به برخورد مؤمنانه توصیه کنند. توصیه به مؤمن بودن البته در ادبیات دینی پسندیده است، اما «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.»
یک. شواهد و بیانیههای حوزه علمیه واعظ ماجرا نشان میدهد که خلایق در ظن تخلف به خطا نرفتهاند. اما گیریم که مردم و اصحاب فضای مجازی اشتباه میکردند و این شیوه افشاگری و ظاهراً برخورد غیرمؤمنانه، نادرست میبود. این رسمی است که حاکمان بنا نهادهاند و سالها بدان عمل کردهاند. تفاوت فقط در تغییر موازنه قدرت ناشی از فناوری اینترنت است.
حاکمان چند دهه کمر به بیآبرو کردن مخالفان و منتقدان خود بسته بودند و از تهمت، افترا و نسبتهای ناروا هیچ ابایی نداشتند. بخت یارشان بود که انحصار ابزار رسانه را داشتند و فقط آنها بودند که میتوانستند در مقیاس گسترده مخالفانشان را ظاهراً یا واقعاً بیحیثیت کنند. زمانه تغییر کرده و شهروندان نیز به فناوری اطلاعرسانی گسترده دست یافتهاند. مردم و حاکمان، فقط در یک بُعد (دسترسی به ظرفیت اطلاعرسانی گسترده) به نوعی توازن قدرت به نفع مردم رسیدهاند. این «به نفع مردم» هم ناشی از آن است که رسانههای قدرت، سرمایه اجتماعی از کف دادهاند و خود کماعتبار شدهاند.
دو. برخلاف ضربالمثل «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است» معتقدم اصلاً این گونه نیست. بعضی ماهیها، مثل ماهی توصیه به برخورد مؤمنانه زمانی اعتباری داشت. اکنون آنکه توصیه میکند، بیشتر به چوپان دروغگو میماند. کثیری از یاد نبردهاند که آبروی آدمها به اتهامهای اثباتنشده بسیار بسیار بسیار سبکتر از تخلف واعظ جلوهگر ریخته شده، برخی به گناه ناکرده معترف شدهاند؛ زنی به بهانه چند عکس خصوصی از نمایندگی مجلس محروم شده، و تصاویر خصوصی استخراجشده از لپتاپ آدمی محترم و اهل علم را بر سر کوی و برزن جار زدهاند.
نتیجهگیری:
نتیجه دو نکته فوق چیست؟ آیا توصیه میکنم به پردهدری و فراتر رفتن از قانون؟ آیا نکتهای برای توصیه یا سرزنش کردن مردم هست؟ ابداً، هیچکدام.
وقت آن است که حاکمان بپذیرند راه به غلط رفتهاند، بسیار غلط رفتهاند. زمان آن است که بفهمند «چون پردهدار به شمشیر میزند همه را/کسی مُقیم حریمِ حرم نخواهد ماند.» آنگاه که حاکمان مطابق قانون، پردهداری کنند، میتوانند از پردهدری شهروندان بنالند و به برخورد مؤمنانه توصیه کنند.
اما نکته مهمتری هست که جامعه و حکومت باید بدانند و از اساس فراتر از ماجرای واعظ جلوهگر قصه ماست. آن هم ماجرای توازن قواست.
چند خط بالاتر نوشتم که تنها تفاوت پیش آمده، دست یافتن شهروندان به فناوری متوازنکننده قدرت حکومت و جامعه در افشاگری است. فناوری اینترنت و شبکههای اجتماعی، انحصار حاکمان در اطلاعرسانی را شکسته و جامعه و حکومت به توازن نسبی در اطلاعرسانی دست یافتهاند.
پیام و نتیجه مهم ماجرای واعظ جلوهگر، تأکید بر همین توازن است. حاکمان بدانند که انحصارهایشان اندک اندک از دست میرود و جامعه قدرتمندتر میشود. جامعه برای دست یافتن به این توازن قوا در همه عرصهها تلاش میکند. و در هر عرصهای که به توازن دست یابد، قدرت سیاسی را محدود میکند.
جامعه نیز باید قدر دست یافتن به ابزارهای توازنساز را بداند. همبسته «جامعه-حکومت» در ایران به اندازهای که به چنین توازنهایی در همه عرصهها دست یابد، راه عقلانیت در پیش میگیرد. بزرگترین مسأله جامعه ایران در مسیر دست یافتن به عقل، توسعه و دموکراسی، رسیدن به همین توازن قواهاست.
هر آن چیزی که جامعه را از دست یافتن به توازنهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با حکومت بازدارد، راهزن عقل، توسعه و دموکراسی است.